بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : بررسی تحلیلی بندهای منشور کوروش ( قسمت اول )
بخش مجری کنفرانس : پژوهش های تاریخی
استاد ارائه دهنده: جناب آقای محمد مهدوی
کشف منشور و اصالت آن:
در سال ۱۲۵۸ هجری شمسی/ ۱۸۷۹ میلادی، به دنبال کندوکاوهای گروه انگلیسی در بینالنهرین استوانهای از گل پخته بدست یک آشورشناس کلدانی و تبعه بریتانیا به نام «هرمزد رسام» پیدا شد.
پدرش آنتون رسام معاون کلیسای آشوری و زاده موصل در امپراتوری عثمانی (عراق فعلی) و مادرش ترزا زاده حلب در سوریه امروزی بودند. او که از ۱۹ سالگی کار حفاری در بناهای تاریخی عراق و به خصوص بابل را شروع کرده بود، در جوانی راهی بریتانیا شد تا تحصیلاتش را در این کشور ادامه دهد،
اما در همین مدت به استخدام موسسه باستان شناسی بریتانیا درآمد و از این موسسه ماموریت گرفت تا به کشورش برگردد و تحقیقات باستان شناسی خود را در بابل ادامه دهد.
در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی، به دنبال کاوشهای گروه انگلیسی در معبد بزرگ اِسَـگیلَـه (نیایشگاه مَـردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر باستانی بـابِـل در میانرودان (بینالنهرین) استوانههای از گل پخته مشهور به لوح حقوق بشر کورش به دست این باستانشناس کـلدانی پیدا شد که امروزه در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود. (هرمزد رسام)
آقای هرمزد رسام استوانه گلی ای را یافت که شامل نوشتههایی به خط میخی بود. جنس این استوانه از گل رس است، ۲۲,۵ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخشهای تخریبشده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست.
بررسیهای بعدی نشان داد که نوشتههای استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نوشته شدهاست. این اثر در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده بود. در حال حاضر این لوح سفالین استوانهای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری میشود.
از سوی دیگر، در سال ۱۳۷۵ آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانهای که آن را متعلق به نبونید پادشاه بابل میدانستند، در حقیقت پارهای از استوانه کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است. پس از این آگاهی، این پاره از لوح استوانهای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری میشد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.
نقشه محوطه باستانی بابل در سال ۱۸۲۹ میلادی. کاوشگرانِ رسام، استوانه کوروش را در دهانه تپه عَمران ابن علی (که با حرف E در مرکز نشقه علامتگذاری شدهاست) یافتند. (استوانه کوروش)
چرا کوروش دستور نوشتن استوانه داده؟
جواب:
در بابل باستان مرکز پادشاهی بزرگ جهان آن روز بوده نوشتن این گونه استوانه ها از طرف پادشاهان مرسوم بوده.
استوانه های کشف شده نبونید Nabonidus
لینک اصالت این استوانه ها: (Nabonidus)
استوانه گلی بُشکه مانند کوروش، شبیه به اشیائی بود که از دوران فرمانروایی پادشاهان آشور نو و بابل نو، از سدهٔ هشتم پیش از میلاد بسیاری از کتیبههای سلطنتی بابلی بر روی آنها نوشته میشد. این شکل خاص، در دوران بابل نو رایج بود و تنها برای گلنوشتههایی همچون متنهای شاهی بهکار میرفت که در پیبنا دفن میشدند. پیش از این نیز گلنوشتههایی با همین شکل در میانرودان ساخته شدهاند و استوانه کوروش نیز در ادامه همین سنت ساخته شدهاست
سوال ؟؟؟
چرا استوانه کوروش به این شکل معروف شد و بین مردم ایران به عنوان منشور حقوق بشر تبلیغ گردید؟
هویت سازی علت ظهور کوروش در ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته :
در طول تاریخ حکومت های فاقد مشروعیت به هر حربه ای متوسل می شدند تا به نوعی مشروعیت ادعایی دست یافته و حکومت خود را مشروع جلوه دهند. در برخی موارد تکیه بر اصل و نسب یا تأکید بر ویژگی خاصی در گذشته های دور و نزدیک مورد استفاده قرار می گرفت و زمانی توجیهات و دلیل تراشی های دیگری می شد. به گواهی تاریخ اکثر حکومتگران در ایران، اصل و نسب را به عنوان حربه ای برای کسب مشروعیت به کار می گرفتند.
این مورد در اکثر خاندان های حکومتگر ایرانی که پس از ورود اسلام به ایران حکومت را به دست گرفته اند نمود داشته است.در اکثر سلسله هایی که در ایران زمام امور به دست می گرفتند معمولا با تنظیم شجره نامه ای واقعی و یا جعلی سر سلسله به یکی از خاندان های حکومتگر بویژه حکومتگران ایران باستان اتصال می یافت و بدین وسلیه اصل و نسبی برای حاکمان شکل می گرفت. این روند زمانی که رضا شاه به قدرت رسید شکل دیگری به خود گرفت. رضا خان خانواده حکومتگری نداشت تا به آنها وصل نماید.
تا دوره به اصطلاح پهلوی عدم پایگاه و جایگاه خانوادگی رضا خان باعث شد تا شیوه های دیگری برای جولان دادن جستجو شود. یکی از عمده ترین محور هایی که در حکومت رضا شاه به عنوان دستاویزی برای ادعای مشروعیت مورد استفاده قرار گرفت، باستان گرایی بود.
رضاخان موسس دوره پهلوی:
رضاخان قلدر نام پدر عباس علی داداش بیگ، متولد ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ آلاشت مازندران. او در آلاشت سواد کوه به دنیا آمد. وی دوران خردسالی را در فقر گذراند. از نوجوانی به نظام پیوست و مدارج ترقی را پیمود. در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان تهران را اشغال کردند
فامیلی این فرد ، داداش بیگ است پس چرا می شود رضا پهلوی ؟
در دوران پسر او محمد رضا شاه ضمن اینکه باستان گرایی آن هم از نوع افراطی ادامه پیدا کرد هزینه های هنگفتی نیز برای این منظور خرج شد. یکی از مهم ترین اقدامات محمد رضا شاه در مورد موضوع مذکور برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله بود.
تاریخ سازی – جعل هویت – جشن های پر هزینه برای تثبیت:
جیمزبیل در مورد این جشن ها می نویسد: “محمد رضا شاه پهلوی با این جشن های ۲۵۰۰ ساله، دوره جدیدی را در پادشاهی خود آغاز کرد، دوره جنون انجام کارهای بزرگ، بسیاری از معروفترین و مقتدرترین چهره های جهان در تخت جمشید برای ستایش کشور شاه و بلکه مهمتر، برای ستودن خود او، به این محل آمده بودند… و شاه احساس رضایت و خرسندی می کرد که میهمانان در مورد این که چه کسی مجلل ترین اقامتگاه را گرفته، چه کسی محترم ترین مکان را در میز های ضیافت داشته و چه کسی از هلیکوپتر به جای سفر با لیموزین های مرسدس استفاده کرده با هم دعوا میکردند.”
محمد رضا شاه طی سخنانی که در ۱۳۵۰/۷/۲۰ در پاسارگاد خطاب به کوروش سرسلسله پادشاهی هخامنشی ایراد کرد گفت: “در این بیست و پنج قرن، کشور تو و کشور من، شاهد سهمگینترین حوادثی شد که در تاریخ جهان برای ملتی روی داده است…. اکنون ما در اینجا آمدهایم تا به سربلندی تو بگوییم که پس ازگذشت بیست و پنج قرن، امروز نیز مانند دوران پر افتخار تو پرچم شاهنشاهی ایران پیروزمندانه در اهتزاز است…”
عاقبت خاندان پهلوی:
خدایان بابلی:
- ادد یا Ishkur :
خدا از طوفان، احترام به عنوان یک قدرت عالی به ویژه در سوریه و لبنان - آشور و یا انلیل :
خدای باد، رئیس آشوری پانتئون - آنو یا :
خدا از آسمان و آسمان، پروردگار صور فلکی و پدر خدایان - انکی و یا EA :
خدا از Abzu ، صنایع دستی، آب، هوش، فساد و ایجاد و حاکم الهی از زمین و ساکنان آن انسان - ارشکیگال :
الهه Irkalla ، عالم اموات - اینانا یا ایشتر :
الهه باروری، عشق، و جنگ - مردوک :
خدای حامی از بابل که در نهایت به عنوان رئیس معبد بابل در نظر گرفته شد - نبو :
خدای عقل و نوشتن - Nanshe :
الهه عدالت اجتماعی، نبوت، باروری و ماهیگیری - نرگال :
خدا از طاعون، جنگ، و خورشید در ظرفیت مخرب آن؛ شوهر بعد از ارشکیگال - Ninhursag یا مامی ، Belet-ILI ، کی ، Ninmah، Nintu یا Aruru :
زمین و مادر الهه - Ninlil :
الهه از هوا، همسر انلیل - نینورتا :
قهرمان از خدایان، مظهر توان جوان، و خدای کشاورزی - شمش و یا اوتا :
خدای خورشید، داور عدالت و حامی مسافران - گناه و یا نانا :
خدا از ماه - تموز و یا Dumuzi :
خدا از مواد غذایی و پوشش گیاهی
پیامبران می آمدند اینها را از بین می بردند اما بعد از چند سالی دنیا طلبان و تشنگان قدرت از نو انحراف را شروع میکردند و معابد و مساجد را به بتکده ها تبدیل می کردند.
چرا وجود خدایان
وقتی مردم از راه و روش انبیا الهی دور شوند تجارت پر سود می شود خدا سازی. خدایی که زبان او می توان هر کاری کرد تبدیل به حربه خوب برای استعمار مردم شده بود هر پادشاهی هر حاکمی حتی بعضا افراد ثروتمند و صاحب نفوذی برای حکم رانی و جلب افکار مردم یک خدایی می ساخت.در واقع تعدد خدایان به علت تعدد سهم خواهان و استعمارگران بوده
شما در قضیه ظهور آخرین پیامبر و اشراف مکه هم که بینید هر قبیله ای به اندازه قدرت خود در مکه و در خانه کعبه خدایی داشته یا از گذشته یک قومی آنجا مانده
اولین کار آخرین پیامبر الهی بعد از فتح مکه شکستن این بتهایی بوده که مردم را در بند اشراف و حاکمان ظالم کشانده بودند.
اولین واژه در منشور کوروش مردوخ یا مردوک:
مردوک یا مردوخ یکی از خدایان باستانی تمدن بابل است. در تمدن بابلیان مردوک به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح است. او در دوره حمورابی بهعنوان محافظ بابل به شمار میرفت. مردوک فرزند انکی خدای آبها و جانشین آنو خدای خدایان میباشد. در اساطیر بین النهرین و در پی توسعه اقتدار سیاسی بابل، مردوک صفات بیشتر خدایان بین النهرین را گرد آورد و به رئیس خدایان بابلی، آفریدگار انسان، نور و زندگی بدل شد. او را گاه در ردای جواهر دوخته و با عصا و حلقه پادشاهی مجسم کردهاند.
در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، خشایارشا ضمن سرکوب شورش بابل، استحکامات دفاعی آنجا را نابود کرده و مجسمه خدای مردوخ را تخریب نمود. (ویکی پدیا / مردوک)
نبو پسر مردوک:
نابو، در اساطیر آشوری و بابلی ایزد خرد و نوشتار است. نابو توسط بابلی ها به عنوان پسر مردوخ و سارپانیت و همچنین نوهی ائا پرستیده می شد. همسر نابو تاشمتو نام داشت.
منبع : دانشنامه اساطیر: مدخل نابو
بت بعل Baal:
بعل نام خدایی است که جوامع باستانی بسیاری در سرزمین میانرودان(بینالنهرین)، آنرا میپرستیدند. به ویژه کنعانیان که او را خدای «باروری» و «حاصلخیزی» و از مهمترین خدایان پرستشگاه میدانستند. گرچه واژه بعل که یک اسم عام سامی به معنای «مالک» یا «سرور» است، میتوانست به هر خدا یا انسان صاحبمقام و یا مخلوقی نسبت داده شود، لیکن این بیثباتی در بهکار بردن واژه بعل، مانع اطلاق آن به خدایی با صفات متمایز نمیشد.(بت بعل/ویکی پدیا)
انشان = منطقه انشان:
(انشان)
بابل:
مرکز فرمانروایی خاورمیانه امروز:
بابل (عربی: بابل، اکدی: Bābili، سومری: KÁ.DINGIR.RA، عبری: בָּבֶל,، یونانی: Βαβυλών) یک شهر اکدی بود که در سال ۱۸۶۷ قبل از میلاد توسط سلسله آموری در بین النهرین ایجاد شد. بقایای آن در الهلال در استان بابل کشور عراق در ۸۵ کیلومتری جنوب بغداد است.
این شهر به صورت کامل تخریب شده است و تنها بقایای باقیمانده از آن مقداری گل و آجرهای تخریب شده است. این شهر بر روی رود فرات بنا شده بود و قسمتی از شهر در یک طرف و قسمت دیگر در طرف دیگر فرات قرار داشت. بابل ( دولت شهر )
ادامه دارد …
قسمت دوم کنفرانس بررسی تحلیلی بندهای منشور کوروش (کلیک کنید)
سلام
ببخشید فکر میکنم شما از روی عقاید خودتون میگوید… نه واقعیت
سلام
ممنون از نظرتون
منابع مطالب تو سایت هستش و تو مطلب ذکر شده
میتونید بررسی کنید و از صحت گفتارمون مطمئن بشید