بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : مقایسه عقد و ازدواج در آیین اسلام و زرتشت
بخش تهیه کننده : پژوهش های تاریخی
استاد ارائه دهنده: جناب آقای رستمی
مدتی است که در فضای مجازی، پیامهایی جهتدار از سوی جریانات اسلامستیز منتشر میشود که در آن روش عقد ازدواج ایران باستان، با عقد ازدواج اسلامی مقایسه شده است!
در این پیام، معاندین که سر در آخور استعمار دارند، طبق معمول پشتِ ملیت ایرانی مخفی شدند.
این در حالی است که فرهیختگان ایرانی، در گذر تاریخ، بزرگترین مبلغین و مدافعین اسلام بودند و ایرانیان، بیش از هر قوم دیگری در راه اسلام فداکاری کردند. چه اینکه اکثر ایرانیان همواره اسلام را منجی و نجاتبخش خود میدانستند.
لیکن اکنون به اصل قضایا بپردازیم.
متن مورد ادعای عقد ایران باستان:
♠ داماد:
به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان، برای زیستن با تو میان این گواهان، بر لب آرَم این سخن با تو وفادار تو خواهم بود، در هر لحظه هر جا، پذیرا میشوی آیا؟
♠ عروس:
پذیرا میشوم مهر تو را از جان هم اکنون باز میگویم میان انجمن با تو وفادار تو خواهم بود در هر لحظه هرجا.
♠ همچنین این جریان معاند در ادامه، ناجوانمردانه به اسلام تاخته و عنوان کرد که عقد ازدواج اسلامی، به این صورت است که زن، خود را در مقابل دریافت مهریه (پول) در اختیار مرد قرار میدهد!
بررسی:
۱٫ چنین خطبه عقدی (خطبه عقد ایران باستان)، سند تاریخی و مذهبی ندارد. بلکه حاصل توهماتِ آن شخص سرخورده و اسلامستیز است.
۲٫ در متن مورد ادعا (خطبه جعلی عقد ایران باستان)، چند واژه عربی وجود دارد! از جمله «وفا» و «لحظه» که واژگانی عربی هستند! حال این واژگان عربی در ایران باستان میان خطبه عقد عروس و داماد چه میکرد؟!
۳٫ حتی واژه «عروس» هم عربی است.
ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۱۳۴-۱۳۶، ذیل واژه عرس و عروس؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۱، ص ۳۲۸، ذیل ریشه عرس و عروس.معادل آن در ایران باستان، واژه بیوگان است.
واژه نامه پارسی سره، فرهنگستان زبان پارسى، تهران، ١٣٩٠. ص ۱۶۳
هرچند برخی کوشیدند، این کلمه (عروس) را به صورت اَروس بنویسند تا وِجهۀ پارسی به آن بدهند! همچنین لفظ معادل عروسی در زبان فارسی میانه، وایودگان wayōdagan بود.
د.ن. مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳٫ ص ۲۷۴٫
۴٫ روش ازدواج در ایران باستان:
بر اساس رویکرد آیین زرتشتی و بر اساس دیدگاه موبد اردشیر آذرگشسب، چنین است که پس از خواستگاری، مراسم نامزدی (در دست گذاشتن حلقه و اهدای یک سینی پر از نقل و نبات و لباس به دختر) انجام میگیرد.
بعد نوبت به عقد (پیوند زناشویی) میرسد. در این زمان، دختر خود را میآراید و در مجلس مینشیند. پارچهای سبز بر روی سرش میگذارند تا صورتش را یپوشاند.
موبد در مراسم حاضر میشود و از عروس میپرسد که آیا راضی به ازدواج با فلانی هستی؟ موبد این سؤال را چند مرتبه تکرار میکند. عروس در مرتبه سوم یا هفتم پاسخ مثبت میدهد.
سپس مراسم گواهگیران آغاز میشود. یعنی موبد به همراه نمایندۀ عروس (پدر یا برادر عروس) به منزل داماد میرود و همین سؤال را در حضور خویشاوندان، از داماد میپرسد. پس از اینکه داماد اعلام رضایت کرد، موبد بخشی از اوستا را میخواند و سپس یک تخممرغ به بیرون از منزل داماد میاندازد، و یک انار هم به داماد می دهد.
بعد نوبت مراسم عروسکشان است، که موبد به همراه خویشاوندان نزدیک داماد، به منزل عروس میروند. عروس با بدرقه خویشاوندانش، به خانواده داماد سپرده میشود. البته به شوخی یا جدی، خویشاوندان عروس، در ازای تحویل عروس به خانواده داماد، مبلغی پول از آنان میگیرند.
سپس خویشاوندان داماد، عروس را به خانه داماد میبرند. موبد آذرگشسب، پس از بیان این سخنان در باب سنتهای ایرانی ازدواج، ادامه میدهد:
«داماد که با بیتابی تمام، دم در منزل خود، انتظار ورود عروس را میکشد، به محض اینکه عروس بدانجا رسید، پیش آمده سکهای در دست او میگذارد و او را با خود به درون خانه میبرد».
سپس داماد و عروس به همراه موبد، دور آتش میچرخند (همانند رسمی که هندیها دارند). سپس داماد عروس را به حجله میبرد و به او رونما (پول یا هدیهای دیگر) میدهد. همچنین در روز پس از عروسی، مراسم پاتختی برگذار میشود.
سند :
موبد اردشیر آذرگشسب، مراسب مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۷۲٫ ص ۱۸۶-۱۸۲٫
ورود عروس به حجله در ازای دریافت پول از داماد
اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که در فرهنگ زرتشتی، داماد و خانواده اش در چند موقعیت به عروس و خانواده اش پول میدهد، یکی وقتی که عروس را از خانواده اش تحویل میگیرند، یکی هم زمانی که داماد، عروس را به درون خانه میبرد (عروس به منزل داماد میرسد)، دیگری هم هنگامی که داماد، عروس را به حجله میبرد! چه چیز توهین آمیزتر از این؟! ورود عروس به حجله در ازای دریافت پول از داماد ؟!
گذشته از این، در ایران باستان نیز مهریه مرسوم بود. مثلاً در زمان انوشیروان، قانون مهریه وجود داشت و مرد باید به زن مهریه میداد.
سند:
آرتور کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمى، تهران: انتشارات دنیاى کتاب، ۱۳۶۸٫ ص ۴۸۶٫
اکنون نگاه اسلامی:
در نگاه اسلامی، ازدواج عبارت است از برقراری پیوند زن و شوهری به وسیله خطبه عقد. پس همان خطبه عقد، سبب محرمیت دختر و پسر میشود و نیازی به هیچ مراسم دیگری نیست.
(و البته اسلام، رسم و رسومات ملی و قومی مربوط به ازدواج را در صورتی که موجب فعل حرام نشود، جایز دانسته است)
خطبه عقد ازدواج در اسلام، به دو صورت است:
اول .
اینکه دختر و پسر خودشان خطبه بخوانند (ایرادی هم ندارد)، در این صورت زن (یا دختر) میگوید: «زَوَّجتُک نَفسى عَلى الصّداقِ المَعلوم» یعنى خود را به مهریه که معین شده، به زوجیت تو درآوردم. پس از آن بدون فاصله، مرد بگوید: «قَبِلتُ التزویج» یعنى پذیرفتم.
دوم .
اگر دختر و پسر نخواهند یا نتوانند خطبه را بخوانند، میتوانند شخص دیگرى را وکیل کنند که از طرف آنها خطبه عقد را بخواند، در این هنگام وکیل میگوید: «زَوَّجتُ مُوَکّلَتى … [نام دختر] مُوَکّلی … [نام پسر] عَلَى الصّداقِ المَعلوم» یعنی با وکالتی که از خانم (عروس) گرفتم، ایشان را با صداق (مهریه) مشخص، به عقد ازدواج آقای فلان در آوردم. و سپس بگوید: «قبلت لموکلى [نام پسر] على الصداق»، یعنی این ازدواج را با وکالتی که از پسر (داماد) گرفتم، به عنوان وکیل برای ایشان پذیرفتم.
سند:
بنگرید به رسالههای توضیح المسائل، باب ازدواج، برای مثال، رساله توضیح المسائل امام خمینی، مسئله شماره ۲۳۶۸٫
نکتۀ دیگر اینکه:
مهریه در ادبیات اسلام، صِداق هم نامیده میشود. از ریشۀ صدق، به معنی راستی و درستی. این نشان میدهد که مهریه (صداق) باید تضمینی برای راستی و درستکاری مرد باشد. همچنین مهریه به عنوان خرید و فروش زن و کمارزش دانستن او نیست (یعنی لذت در مقابل پول نیست)، بلکه یک پشتیبان برای روز مبادا است. بدین صورت که اگر شوهر از دنیا رفت، یا خدایناکرده کار به طلاق کشید، زن بتواند سرمایهای هر چند اندک داشته باشد که پشتیبان او در روزهای سخت باشد. گذشته از این، قرار نیست مهریه لزوماً پول باشد، بلکه میتواند یک عمل خیر باشد.
مثلاً در روایات از اهل بیت وارد شده که زن میتواند به عقد مردی دربیاید و مهریهاش را تعلیم قرآن، یا آموزش خواندن و نوشتن، یا شاخهای گل و… قرار دهد.
سند: شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۹ هجرى قمرى، ج ۲۱ ص۲۴۲، بَابُ جَوَازِ کَوْنِ الْمَهْرِ تَعْلِیمَ شَیْءٍ مِنَ الْقُرْآنِ
ازدواج در اسلام ، امری مقدس
در اسلام، بنایی نزد خدا محبوبتر از ازدواج برقرار نشد. و هدف از ازدواج هم صرفاً تمایلات و شهوات جسمی نیست، بلکه در ازدواج، راه کمال معنوی و نجات استقرار دارد.
آقا رسول الله فرمودند :
- «مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِیجِ».
- «در اسلام، بنایی نزد خدا محبوبتر از ازدواج برقرار نشد».
- شیخ حر عاملی، همان، ج ۲۰، ص ۱۴٫
پیامبر اکرم فرمودند:
- «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ فِی النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِی»
- «هر که ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، در مابقی نیز باید تقوای خدا را پیشه کند.»
و نیز فرمودند:
- «دو رکعت نمازی که انسان متأهل بخواند، از ۷۰ رکعت نماز شخص عزَب (مجرد) بهتر است.»
- شیخ حر عاملی، همان، ج ۲۰، ص ۱۷-۱۹٫
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
- «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ یَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ.»
- «ازدواج کنید، ولی طلاق نگیرید. چه اینکه طلاق عرض خدا را میلرزاند.»
و نیز فرمودند:
- «تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الذَّوَّاقِینَ وَ الذَّوَّاقَاتِ.»
- «ازدواج کنید، ولی به سوی طلاق نروید. چه اینکه خدا، مردان و زنان هوسباز (تعددطلب) را دوست ندارد.»
- «الذَّوَّاقِینَ وَ الذَّوَّاقَاتِ»: مردان و زنانی که دائم به دنبال طلاق و ازدواجهای مجدد هستند. خدا دوستشان ندارد.
- شیخ حر عاملی، همان، ج ۲۲، ص ۹٫
مطالعه بیشتر:
مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه احسان یارشاطر
دفاعیهی استاد زرینکوب پیرامون اسلام
فقه زرتشتی و ازدواج اجباری برای دختران
عقل زن و ماهیت او در نگاه دین زرتشتی
تحقیر زنان رنجدیده در دین زرتشتی
دینکرد و مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت
ازدواجهای برادر-خواهری در آیین زرتشتی
ازدواجهای پدر-دختری در آیین زرتشتی
ازدواجهای مادر-پسری در آیین زرتشتی